سفارش تبلیغ
صبا ویژن

raoof&shakoori
 
قالب وبلاگ
نویسندگان
خرید آسان

91/08/16 - 10:39
شماره: 13910815000967

نسخه چاپیارسال به دوستان
نواده «میرزااسدالله، ‌خوشنویس دوره قاجاریه» روایت می‌کند
طعم شیرین زندگی یک خوشنویس پشت چراغ قرمز!

خبرگزاری فارس: شانزده، بالاترین نمره کلاس بود که نواده میرزااسدالله خوشنویس از معلمش گرفت. معلم با کنجکاوی پرسید محمد خط کار می کنی؟ پاسخش منفی بود، ولی همین پرسش چون چراغی مسیر زندگی حرفه‌ای او را تا به امروز روشن کرد.

خبرگزاری فارس: طعم شیرین زندگی یک خوشنویس پشت چراغ قرمز!

شانزده بالاترین نمره کلاس بود که نواده میرزا اسدالله خوشنویس از معلمش گرفت. معلم شگفت‌زده و با کنجکاوی پرسید محمد خط کار می کنی؟ پاسخش منفی بود، ولی همین پرسش چون چراغی مسیر زندگی حرفه‌ای محمد را تا به امروز روشن کرد.

بزرگترین افتخارش کتابت قرآن کریم است که 20 سال از زندگی خود را صرف نوشتن آن کرده است. قرآنی با قابلیت چاپ در 618 صفحه در ابعاد 4 متر در 6 متر.

 

تصاویری از قرآن کریم به خط محمد سلحشور با قابلیت چاپ 6 متر در 4 متر

 

محمد سلحشور نزد استاد حسن زرین خط، استاد حسین میرخانی و علی‌اکبر کاوه شاگردی کرده  و از سال 1333 آثار خوشنویسی اش به صورت حرفه ای و در قالب های مختلف چاپ و منتشر شده است.  از خوشنویسی کتاب های دوره ابتدایی و راهنمایی در دهه 30 گرفته تا نوشتن کتاب‌های شاعران بزرگی چون حافظ، خیام، مولوی، نظامی گنجوی، باباطاهر عریان، فردوسی و ... هر کدام را چندین بار خوشنویسی کرده است اما قرآن کریم کتابی است که تنها یک بار آن را به طور کامل به خط خوش نوشت.

سلحشور حالا در 80 سالگی بی آن که دستش بلرزد به خوبی خط می نویسد.  خودش آن را نتیجه تربیت دستش می داند... «خوشنویس دست راستش را نباید تند حرکت دهد چون وحشی می شود! باید آن را در آرامش نگه دارد. حتی کیف را با دستی که خط می نویسد نباید حمل کند و این رازی است که 600 سال پیش «سلطان علی مشهدی» خوشنویس گفته: دست خوشنویس باید نازنازی بار بیاید.»

او همیشه لبخند به چهره دارد از زندگی‌اش کاملاً راضی است،  به خوش خلقی شهره است و سرشار از امید به آینده است.

«زندگی مثل صحنه تئاتر است و باید از هر لحظه آن لذت برد حتی پشت چراغ قرمز! » این را محمد سلحشور گفت وقتی که از کوچه صدای بوق ممتد اتوموبیل‌ها می آمد...

 

 

با او همراه می شویم تا در بخش اول این گفت‌وگو با زندگی و آثار این استاد خوشنویس بیشتر آشنا شویم:

 

* دریافت گواهی صلاحیت یک،‌دو،‌سه به طور همزمان

 

آقای سلحشور چگونه خوشنویس شدید آیا خانواده و اجداد شما هم خوشنویس بودند و به عبارتی آیا هنرتان ارثی است؟

کلاس چهارم ابتدایی بودم، معلم خط ما آقای متولی بود که یک روز از ما خواست قلم نی و مرکب سر کلاس ببریم و از روی سرمشق او بنویسیم. روی تخته نوشت، ما هم نوشتیم، ورقه ها را جمع کرد، دفعه بعد که نمره ها را خواند بالاترین نمره 12 بود. به من که رسید معلم گفت پسرم شما چقدر خط کار کردید؟ گفتم من اصلا خط کار نکردم. گفت شما  نمره 16 گرفتید. اولین بار بود که قلم نی دست می گرفتم این تشویق باعث شد که همچنان خط نوشتن را ادامه دهم تا جایی که یک روز برای امتحانات نهایی سال ششم که آن زمان درمدرسه مروی برگزار می شد، معلم خط و خوشنویسی ما بیمار شد و از من خواستند که به جای ایشان درس خوشنویسی را امتحان بگیرم.

این تشویق ها باعث شد که دنبال خط بروم و شروع به تمرین کردم. دوره دبیرستان بودم که کم کم با استادان خط آشنا شدم. ابتدا نزد استاد حسن زرین خط و بعد نزد استاد حسین میرخانی رفتم. آن زمان گواهی صلاحیت دبیری می دادند و من اولین کسی بودم که گواهی صلاحیت یک و دو و سه را به طور همزمان گرفتم.

 

 

* انتساب به «میرزا اسدالله، خوشنویس دوره قاجاریه»

 

درباره سابقه هنر خوشنویسی در خانواده‌تان نگفتید،‌ در خانواده و اجداد شما کسی خوشنویس بوده است؟

پدربزرگ مادرم میرزا اسدالله خوشنویس هنرمند دوره قاجاریه بوده است. پدرم نیز باسواد بود و علم قدیم داشت. برای ما کلیله ودمنه می خواند. زیر کرسی می نشستیم و مثنوی می خواندیم. خیام، فردوسی،‌حافظ و ...

مادرم قرآن را بی غلط می خواند اما کتاب های دبستان ما را نمی توانست بخواند. همسرم نیز آثار من را به خوبی می‌شناد و خط خوب و بد را از هم تشخیص می‌دهد.

 

* «حسن زرین‌خط» بابت تعلیم من پول نمی‌گرفت

 

نخستین استادتان حسن زرین خط بود او چگونه استادی بود؟

استاد حسن زرین خط هنرمند بسیار نازنینی بود که از من بابت آموزش خوشنویسی پول نمی گرفت. می گفت تو  نام مرا در آینده  زنده نگه می داری برای همین از تو پول نمی گیرم. من برای جبران این ماجرا هر بار با خودم چیزی برایش هدیه می بردم که می پذیرفت و دفعه بعد او بود که به من هدیه بزرگتر و قیمتی تری می‌داد،‌ این شد که دیگر چیزی نخریدم.

 

* خط زرین خط،  اواخر عمرش خوب نبود

*شما ابتدا نزد استاد حسن زرین خط تلمذ کردید و بعد نزد استاد حسین میرخانی واستاد کاوه تفاوت این استادان با هم چه بود که هر دوره نزد یکی شاگردی کردید؟

حسن زرین خط این اواخر سنش بالا رفته بود، فکر می کنم حدود هفتاد سال داشت و به خاطر سکته‌ای که کرده بود دستش کج شده بود، به همین دلیل نوشته‌ها و خطش بی نقص نبود. اگر چه استاد زمانه خود بود اما خطش در آن سن و سال دیگر خوب نبود و کج شدن دستش روی خطش تأثیر گذاشته بود.

استاد زرین خط  در سالهای 1309 و 10 کتابهای درسی را بسیار زیبا به خط نستعلیق از ریز نویسی تا کتیبه نویسی نوشته بود،

رفتار اجتماعی خوبی هم داشت و بسیار خوب هم آموزش می داد اما به صورت عملی به دلیل این که دستشان بعد از سکته دچار مشکل شده بود و خوب نمی توانست بنویسد من هم نمی توانستم از روی خط ایشان مشق کنم. بنابراین به کلاس های هنرهای زیبا نزد استاد حسین میرخانی رفتم و اندکی هم در محضر استاد علی اکبر کاوه تلمذ کردم.

 

خط شما چقدر به استادانتان نزدیک است؟

خط من بیشتر به استاد حسین و استاد کاوه نزدیک است اما هیچ یک از خطوط آنها هم نیست.

به خط زرین خط شباهتی ندارد چون آن زمان نمی توانست خوب بنویسد اگر چه خوب تعلیم می داد.

 

 

*تعصب خوشنویسان عاشقانه است

شما نزد استادان بزرگی آموزش دیده و سالها نیز به علاقه مندان آموزش داده اید. تفاوت آموزش خوشنویسی در آن زمان و امروز را چیست و کیفیت آموزش خوشنویسی چقدر تغییر کرده است؟

معمولا هر استادی نسبت به تعلیم و شیوه آموزشی خودش تا حدودی تعصب دارد اما این تعصب همه اش عاشقانه است. اگر گاهی حرف و حدیث های منفی هم در خوشنویسی می شود آن هم در مسیر رسیدن به یک هدف است به عبارتی شیوه ها متفاوت است اما هدف غایی یکی است.

امروز هم به واسطه آموزش‌های انجمن خوشنویسان ایران، شاهد شکوفایی هنر خوشنویسی هستیم.

 

* ظهور بیش از 14 هزار خوشنویس ممتاز بعد از انقلاب

 

*با توجه به این که ریاست انجمن خوشنویسان را هم بر عهده دارید باید آماری هم از تعداد خوشنویسان قبل از انقلاب و بعد از آن داشته باشید؟

اوایل انقلاب 62 نفر خوشنویس ممتاز داشتیم این تعداد در بعد از انقلاب به بالای 14 هزار خوشنویس رسیده است.

 

* در طول تاریخ تنها هشت خوشنویس زن داشتیم 

 

*زنان خوشنویس چه سهمی از این آموزش‌ها داشته‌اند؟ به نظر آمار زنان خوشنویس بعد از انقلاب بسیار افزایش داشته است؟

در انجمن‌های خوشنویسی کل کشور ثبت نام‌هایی که انجام‌ می‌شود، حدود 65 درصد آن را زنان تشکیل می‌دهند. این در حالی است که در طول تاریخ حدود هفت یا هشت خوشنویس زن بیشتر نداشتیم و قبل از انقلاب هم خوشنویسان زن نداشتیم، اکنون این آمار به بیش از 1200 خوشنویس ممتاز زن افزایش یافته است که از آموزش‌های انجمن خوشنویسان سراسر کشور بهره گرفته‌اند.

 

*  توصیه خوشنویس 600 سال قبل به خوشنویسان

 

چرا همه خوشنویسان نسبت به دستشان بسیار حساسند در حالی که نقاشان چنین حساسیتی را ندارند؟

خوشنویس برای نوشتن نیاز به آرامش مطلق دارد من همیشه به هنرجویانی که می‌خواهند امتحان بدهند توصیه می‌کنم که تند و سریع راه نروند،‌ هیجان و استرس نداشته باشند و در آرامش مطلق خوشنویسی را شروع کنند تا بهترین خطشان را ارائه کنند.

خوشنویسی که ساعت‌ها یک جا نشسته و می نویسد، برای آن که دچار خمودگی نشود، بعد از دو ساعت نوشتن باید ده دقیقه نرمش کند، اما دست راستش را نباید تند حرکت دهد. چون وحشی می‌شود!، دست خوشنویس باید در آرامش نگه داشته شود. خوشنویس حتی کیف دستی‌اش را نباید با دست راست نگه دارد. این توصیه سلطانعلی مشهدی هنرمند خوشنویس ایران در 600 سال پیش است که خوشنویس باید دست راستش را نازنازی بار بیاورد و کارهای سنگین به آن واگذار نشود.

من هم فقط با دست چپم کار می کنم واز دست راستم به عنوان حمایل در انجام کارهایم استفاده می کنم، حتی گاهی به شوخی به همسرم می گویم این دست راست من نان‌دانی است باید مراقبش باشم. به همین دلیل است که من با وجود 80 سال سن، دستم اصلا نمی لرزد.

 

 

*خوشنویسی که با هر دو دست نستعلیق می‌نویسد

 

*معمولا همه خوشنویسان با دست راست خط می نویسند خوشنویس چپ دست هم داریم؟

البته برخی خوشنویسان ما هم با دست چپ می نویسند مثل استاد حیدری که شکسته نستعلیق می نویسد و استاد صابونچی که نستعلیق می نویسد. جالب است که استاد صابونچی ابتدا با دست راست خط می نوشت، اما بر اثر یک سانحه دست راستش شکست، بنابراین بعد از مدتی شروع کرد  با دست چپ به نوشتن و تمرین کردن تا این که به مرحله استادی رسید،  بعد ازچندین سال دست راستش کاملا بهبود پیدا کرد، حالا هم با دست راست خوشنویسی می‌کند و هم با دست چپ.

 

* تأثیر صحیح نشستن خوشنویس در آثارش

 

*فرم انگشتان یک خوشنویسی تاثیری در خوب نوشتن دارد؟

تا حدودی این تأثیر را دارد ولی فرم صحیح به دست گرفتن قلم اهمیت بیشتری دارد. اگر بتوان طوری قلم به دست بگیریم که کمترین فشار را به انگشتان وارد کند بهترین شکل و فرم انگشتان برای نوشتن است. ضمن این که طرز نشستن هم در کیفیت خط تأثیر می گذارد. کاغذ را باید حدود 5 درجه کج گذاشت که مسلط به آن خط بنویسید. من تخته ای دارم که سرش به سمت بالا شیب است و چون شکل نشستن من پشت آن صحیح است، می توانم گاهی تا 16 ساعت هم خط بنویسم اما هر دو ساعت کمی ورزش ونرمش می کنم که خمودگی ناشی از زیاد نشستن را تبدیل به شادابی کنم و بعد باز هم ادامه می‌دهم.

 

 

* خوشنویسی و داوری فدراسیون کشتی

 

*به نظر می رسد علاقه بسیاری به ورزش دارید، در جوانی ورزشکار بوده‌اید؟

پیش از انقلاب داور فدراسیون کشتی بودم و در دبیرستان مروی که سرپرستی کشتی آن را بر عهده داشتم قهرمان کشتی آزاد بودم. در وزن 52 کیلوگرم کشتی می گرفتم و همان زمان خاطرم هست که  با قهرمان وزن 57 کیلوگرم کشتی گرفتم و او را زمین زدم،‌ غیر از کشتی در زمینه فوتبال، والیبال و تنیس روی میز نیز ورزش می‌کردم اما بعد از انقلاب دیگر وارد این حوزه‌ها نشدم.

 

*ورزش حرفه‌ای را به خاطر خوشنویسی کنار گذاشتم

 

چرا با وجود موفقیت در کشتی این ورزش را کنار گذاشتید؟

خانواده ام به دلایلی از ورزش کشتی خوششان نمی‌آمد، به هر حال من به خوشنویسی بیشتر متمایل بودم و به همین دلیل کشتی را کنار گذاشتم. دنبال کردن ورزش به صورت معمولی خیلی خوب است اما به صورت حرفه ای آدم را فرسوده می کند، همه علاقه‌هایم را در زمینه ورزش به خاطر خوشنویسی کنار گذاشتم.

 

به نظر می‌رسد خوشنویسان ارتباط خوبی با ورزش به خصوص کشتی دارند؟

بله همین طور است، آقای غلامحسین امیرخانی هم زمانی فوتبالیست خوبی بوده است.

 

* خوشنویس نباید خیالی کار کند

 

برگردیم به آثارتان، همه آثار شما از نظر مخاطب معمولی قابل تحسین است اما به نظر خود شما کدام آثارتان می تواند عنوان شاهکار هنری داشته باشد؟

در کارهای من آن قدر وسعت هست که نمی توانم بهترین خطم را انتخاب کنم. تابلویی هست که استاد جواد بختیاری معتقد است بهترین خط من است. اما به نظر خودم این طور نیست.

شیوه خوشنویسی من در همه آثارم شبیه به هم است با اندکی اختلاف. من هزاران «ی» می‌نویسم که ممکن است شما تفاوت آن‌ها را به خوبی تشخیص ندهید ولی خودم تشخیص می‌دهم که کدام را بهتر نوشته‌ام به همین دلیل معتقدم که خوشنویس نباید به صورت خیالی کار کند بلکه باید نظری کار کند و همیشه الگوهایی داشته باشد که هر ازگاهی به الگوی اولیه خود نظری داشته باشد و شاهد افت و خیز خطش در طول زمان باشد که آیا خطش افت کرده یا رو به تکامل رفته است.

 

* انتخاب اشعار بر اساس پیام

 

*خوشنویسان در طول تاریخ با شعر عجین بوده‌اند، از شاعران کلاسیک گرفته تا معاصر، شما برای انتخاب مضامین آثارتان بیشتر سراغ چه طیفی از شاعران می‌روید کلاسیک یا معاصر؟

به شاعران معاصر توجه داشته‌ام اما بیشتر به شاعران کلاسیک پرداخته‌ام. دوست دارم که نوشته‌هایم حاوی پیام باشد،‌ انتخاب مضامین هم برای ما بسیار مشکل است، گاهی پیش می آید که عجله دارم خطی را بنویسم کتاب را برمی دارم که جمله ای را انتخاب کنم، یک باره متوجه می‌شوم که 5 ساعت گذشته و من همچنان دارم آن کتاب را می خوانم. به هر حال مضامین حاوی پیام مورد علاقه من است.

 

* ارتباط خوشنویسی با ادبیات و قالی‌بافی

 

خوشنویسی از یک سو با هنر تذهیب و نگارگری و از سوی دیگر با ادبیات ارتباط تنگاتنگی دارد تلفیق این سه با یکدیگر چقدر بر خوشنویسی تأثیرگذار بوده است؟

در دنیا ما به سه چیز مشهوریم ادبیات، خوشنویسی و فرش. هنر خوشنویسی هر سه این هنرها را داراست. نوشته ما پیام دارد بنابراین با ادبیات سروکار داریم، تذهیب دارد مثل نقش فرش و خوشنویسی هم هست.

 

*باید اشعار شاعران بسیاری را هم از حفظ داشته باشید؟ به اشعار کدام شاعر بیشتر علاقه دارید و آن را برای خوشنویسی استفاده می‌کنید؟

اشعار زیادی را از حفظ دارم اما بیشتر تک بیت‌ است، غزل کامل را حفظ ندارم. ما خوشنویسان اشعاری را انتخاب می کنیم که در یک بیت و دو بیت مفاهیم کامل را به مخاطب منتقل کند. ضمن این که اشعار هر شاعری برای مناسبت خاصی کاربرد دارد مثلاً خیام شاعری است که به زندگی آینده توجه دارد و برخی اشعارش نیز نگاه منفی دارد. اشعار حافظ پر از شادمانی است بنابراین نمی‌توان گفت به اشعار کدام شاعر علاقه داریم چون از شعر هر شاعری در جای خود استفاده می‌کنم. سلیقه‌ها هم متفاوت است، برخی خوشنویسان شعر حافظ را دوست دارند، برخی دوبیتی های باباطاهر را و برخی هم مثنوی مولوی را اما من برای خوشنویسی بیشتر ترجیح می‌دهم اشعار خیام را بنویسم.

 

* اسراری در خوشنویسی

 

نظرتان درباره بهترین خوشنویسان معاصر چیست؟

این جزء اسرار است.

 

درباره خوشنویسان قدیمی چه؟ آن هم جزء اسرار است؟

خوشنویسان خوب در طول تاریخ بسیار بوده‌اند، ‌نمی توان یکی را انتخاب کرد.

 

چه کتابهایی را خوشنویسی کرده‌اید؟

کتاب حافظ را 4 بار خوشنویسی کرده‌ام در قطع جیبی، وزیری، رحلی و یکی را هم با عنوان باغ گل منتشر کردم.

کتاب اشعار خیام را هم نوشته‌ام. دوبیتی‌های باباطاهر عریان را چند بار خوشنویسی کرده ام، دیوان مولانا، پنج گنج نظامی، فردوسی، مناجات نامه حضرت امیر و مجموعه ای از روایات پیامبر گرامی اسلام را نیز با عنوان «مجموعه اخلاق محمدی» خوشنویسی کرده‌ام.

قرآن را هم یک بار به طور کامل در 618 صفحه نوشته‌ام که هر صفحه آن شش متر در چهار متر قابلیت بزرگ نمایی دارد و 20 سال از عمرم را صرف نوشتن آن کرده‌ام.

 

* خوشنویسی که به راحتی آثارش را چاپ و منتشر می‌کند

 

فروش آثارتان چگونه است؟

 من انتشارات دارم و آتلیه‌ای برای انجام کارهایم که کتابهایم را نیز منتشر می‌کنم،‌صحافی و چاپخانه هم دارم،‌بنابراین آثارم را خودم چاپ و منتشر می‌کنم و برای فروش آثارم نیز مشکل چندانی ندارم.

من از سال 1333 خوشنویسی کرده‌ام، ‌کتاب سال دوم و سوم ابتدایی و جغرافی سال پنجم و ششم دبستان را در دهه 30 خوشنویسی کرده‌ام که خوب اینها کتاب درسی بوده و منتشر شده است،‌بعد از آن هم کتابی را خوشنویسی کردم با عنوان «باغ گل» که شامل فال حافظ بود و بالای صدهزار تیراژ آن را چاپ کردم. کتاب اشعار خیام را هم خوشنویسی کردم و به صورت دو زبانه با تیراژ بالای 2 هزار نسخه چاپ کردم اما همه این آثار را به قیمت پایین می فروشم.

معتقدم که به جای پنج هزار تیراژ یا به عبارتی 5 هزار تکه شدن، باید صدهزار تکه شوم چون سود من در همین است که کتاب بیشتری با قیمت پایین در اختیار علاقه مندان قرار گیرد.

ادامه دارد...


[ سه شنبه 91/8/16 ] [ 7:1 عصر ] [ raoof nasiry ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

امکانات وب


بازدید امروز: 163
بازدید دیروز: 3
کل بازدیدها: 822301

جدول لیگ برتر ایران